5 گام برای اینکه تبدیل به یک نویسنده کتاب مبتدی شوید

مرحله 1: یک هدف خاص برای نوشتن (250 کلمه در روز) تعیین کنید

علاوه بر برنامه ریزی زمان و مکان هر جلسه رایتینگ، برای هر جلسه یک هدف نوشتاری خاص به خود اختصاص دهید.

ما هدف 250 کلمه در هر ساعت نوشتن را توصیه می کنیم. حتی می توانید برای راحتی کار در ابتدا وبلاگی راه اندازی کنید ( اطلاعات بیشتر) و روزانه پستی با 250 کلمه را به اشتراک بگذارید و نظر بقیه را در مورد نوشته هایتان جویا شوید. به مرور شاهد پیشرفت در وبلاگ نویسی خودتان خواهید شد.

چرا 250 کلمه؟ تقریباً تعداد کلمات در هر صفحه در یک کتاب چاپ شده است. بنابراین اگر حدود 250 کلمه می نویسید، حدود یک صفحه در روز است.

بله، این یک هدف بسیار پایین است. اما هدف کم خوب است. هدف کم ترسناک نیست، بنابراین به شما کمک می کند تا شروع کنید. همچنین وقتی از آن فراتر می‌روید احساس خوبی به شما می‌دهد و این شما را به ادامه نوشتن ترغیب می‌کند.

این یک تکنیک فروش کلاسیک است – کاهش سهمیه برای الهام بخشیدن به عمل – که با نوشتن به طرز شگفت انگیزی کار می کند. بهترین بخش این است که به سرعت جمع می شود:

با نوشتن فقط 250 کلمه در روز، می توانید یک پیش نویس 120 صفحه ای (30000 کلمه) را در حدود چهار ماه انجام دهید.

این نیز عادت نوشتن را ایجاد می کند. انسان ها موجوداتی عادی هستند و هر چه می روید آسان تر می شود.

مرحله 2: ضرب الاجل خود را ایجاد کنید

ضرب‌الاجل‌ها مجبور به اقدام و پاسخگویی می‌شوند. در زیر یک طرح کلی از نحوه سرعت دادن به خود آورده شده است، و شما می توانید آن را با برنامه خود تنظیم کنید.

• اگر می خواهید سریع حرکت کنید، حدود یک فصل در هفته به خودتان مهلت بدهید.
• اگر می خواهید با سرعت معقول حرکت کنید، به هر فصل دو هفته به خود فرصت دهید.
• اگر می خواهید آهسته تر حرکت کنید، سه هفته فرصت دهید.
• اگر زندگی پرمشغله ای دارید، یک فصل در ماه انجام دهید. و سپس بپرسید که آیا زمان انجام این کار را دارید یا خیر.

مرحله 3: کتاب خود را اعلام کنید

برای پاسخگویی یک قدم جلوتر: اعلام کنید که کتاب خود را شروع می کنید.

از هر پلتفرم رسانه اجتماعی که ترجیح می دهید استفاده کنید، اما نکته این است که به طور عمومی قصد خود را به افرادی که برایتان مهم هستند ادعا کنید. بازخوردهای مثبت زیادی دریافت خواهید کرد که به شما کمک می‌کند شروع کنید و این واقعیت که قصد خود را اعلام کرده‌اید به شما کمک می‌کند تا زمانی که تزلزل دارید، پیش بروید.

می‌توانید در مورد اینکه کتابتان درباره چه چیزی است، به چه کسی خدمت می‌کند، عنوان کاری چیست، چه حوزه‌هایی را می‌خواهید پوشش دهید صحبت کنید – این واقعاً مهم نیست. تنها چیزی که مهم است این است که به دنیا بگویید این در حال آمدن است.

گام 4: به خود هویت جدیدی بدهید: نویسنده

به محض اینکه طرح نوشتن خود را تمام کردید و کتاب خود را اعلام کردید، زمان آن فرا رسیده است که خود را یک «نویسنده» بدانید.

بله، این کمی جلوتر از بازی است. شما هنوز کتاب خود را منتشر نکرده اید. شما حتی به طور رسمی شروع به نوشتن نکرده اید.

اما این اشکالی ندارد. شما تعهد کرده اید، و باور کنید یا نه، پوشیدن هویت به شما کمک می کند تا شروع کنید و از تمام مشکلاتی که به ناچار پیش می آیند عبور کنید.

تنها کاری که باید انجام دهید این است که چیزی به سادگی نوشتن نام خود و “نویسنده” در زیر آن باشد تا آن را واقعی کنید.

مرحله 5: اهداف کتاب خود را مشخص کنید: چرا کتاب خود را می نویسید و چه چیزی را می خواهید بدست آورید؟

اولین قدم در نوشتن کتاب شما چیزی است که در صنعت کتاب «موقعیت یابی» نامیده می شود. تعیین موقعیت، مهم ترین بخش نوشتن (و بازاریابی) کتاب شما است. موقعیت یابی کتاب چیست؟ به سادگی بیان شده:

مکان یابی کتاب جایی است که کتاب شما در ذهن خواننده شما اشغال می کند و اینکه چگونه خواننده کتاب شما را برآورده کننده نیازهای خود می داند.

این تعریف فنی و صنعتی از موقعیت یابی است. اما در واقع، موقعیت یابی در مورد پاسخ به سؤالاتی است که خوانندگان درباره هر کتاب می پرسند:

“چرا باید این کتاب را بخوانم؟”

درک این نکته مهم است که نمی توانید خود را از یک مشکل موقعیت یابی بنویسید یا بازاریابی کنید. اگر درست متوجه شوید، موقعیت‌یابی هم نوشتن و هم بازاریابی کتاب را آسان می‌کند و تضمین می‌کند که آنچه را که از کتاب خود می‌خواهید دریافت می‌کنید. برای خواندن کتاب می توانید از کتابخانه های معروف استفاده کنید به عنوان مثال اطلاعات کامل را بیشتر بخوانید تا با کتابخانه دانشگاه ام ای تی و شریف اشنا شوید.

اگر این موضوع را جدی نگیرید – اگر موقعیت خود را اشتباه بگیرید – تقریباً هیچ کاری نمی توانید انجام دهید کتاب شما را نجات نمی دهد یا آن را موفق می کند.

بهترین مکان برای شروع موقعیت‌یابی کتاب، اهداف شماست. این به این دلیل است که وقتی بدانید می‌خواهید با کتابتان چه کاری انجام دهید، به شما این امکان را می‌دهد که کتاب صحیح را برای نوشتن بیابید.