متفرقه

آزمایش های روانشناسی عجیب و غریب

روان‌شناسی تجربی و آزمایش‌های روان‌شناختی می‌توانند کلیدی برای درک اینکه چه چیزی باعث می‌شود افراد تیک‌دار شوند. ناهماهنگی شناختی، اثر اجماع کاذب و شرطی سازی کلاسیک بخش های مهم آزمایش های روانشناختی هستند. با این حال، برخی افراد تحقیقات و آزمایش‌های معروف روان‌شناسی خود را به روش‌های نسبتاً غیرعادی و گاهی از نظر اخلاقی مشکوک انجام داده‌اند. یافته های این محققان ممکن است مجموع دانش در مورد رفتار انسان را افزایش دهد. با این حال، روش هایی که تعدادی از روانشناسان برای آزمایش نظریه ها استفاده کرده اند، گاه از مرزهای اخلاقی فراتر رفته است. برخی حتی ممکن است تا حدودی سادیستی به نظر برسند. کسانی که در چنین مطالعاتی شرکت می‌کنند، همیشه از سلامتی خود فرار نکرده‌اند. در واقع، در نتیجه، برخی آسیب‌های عاطفی پایدار یا بدتر از آن را متحمل شده‌اند. در اینجا ده آزمایش روانشناسی عجیب و غریب که کاملاً از مرز عبور کردند، آورده شده است.

1. آزمایش میلگرام (۱۹۶۱)

آزمایش میلگرام یکی از آزمایش های بحث برانگیز است. استنلی میلگرام استاد روانشناسی اجتماعی دانشگاه ییل در سال ۱۹۶۱ مجموعه آزمایش های مشهور خود را آغاز کرد. میلگرام که از محاکمه آدولف آیشمان، هماهنگ کننده عالی رتبه نازی و هولوکاست، به ستوه آمده بود، می خواست ارزیابی کند که آیا مردم واقعا اقداماتی را انجام خواهند داد که با وجدان آن ها در تضاد باشد یا خیر. پس از آن، معلم از یادگیرنده جدا شد و سپس به آن ها گفته شد که با آزمایشگر مطابقت کنند. معلم سعی می کرد به صورت جفت کلمات به یادگیرنده آموزش دهد. جریمه پاسخ های اشتباه توسط یادگیرنده بیش از یک مورد تکان دهنده بود. یادگیرنده وانمود می کرد که تکان های شدید و دردناکی از برق دریافت می کند که معلم فکر می کرد آن ها در حال انتقال آن هستند. اگرچه هیچ شوک واقعی وارد نشد، اما اخلاقیات این آزمایش به دلیل فشار روانی شدیدی که بر افراد داوطلب وارد می شد، تحت بررسی دقیق قرار گرفت.

2. آزمایش آلبرت کوچک (1920)

آزمایش آلبرت کوچولو یکی از آزمایش‌های روان‌شناختی است که اشتباه انجام شده است. در سال 1920 همه چیز متفاوت بود. در آن زمان، شما می توانستید یک نوزاد سالم بگیرید و به نام علم بترسانید. این دقیقاً همان کاری است که جان بی واتسون، روانشناس اجتماعی آمریکایی در دانشگاه جانز هاپکینز انجام داد. واتسون علاقه مند بود که بیاموزد آیا می تواند کودکی را شرطی کند که از چیزی عادی بترسد. او آن را با چیز دیگری همراه کرد که تصور می کرد باعث ایجاد ترس ذاتی می شود. واتسون کودک هشت ماهه آلبرت را برای یک آزمایش روانشناختی غیراخلاقی قرض گرفت. ابتدا واتسون کودک را با یک موش سفید آشنا کرد. واتسون با مشاهده اینکه آلبرت را نمی ترساند، موش را دوباره معرفی کرد، اما این بار با صدای بلند ناگهانی. به طور طبیعی، سر و صدا آلبرت را ترساند. سپس واتسون عمداً از آلبرت خواست تا موش را با سر و صدا مرتبط کند، تا اینکه نوزاد حتی نتوانست موش را ببیند بدون اینکه اشک بریزد. اساساً، روانشناس به آلبرت فوبیای بسیار ناخوشایندی داد. علاوه بر این، واتسون با دیدن یک خرگوش، یک سگ و حتی ریش سفید پشمالو بابانوئل، نوزاد را ناراحت کرد. در پایان آزمایش، آلبرت ممکن است برای زندگی آسیب دیده باشد!

3. آزمایش زندان استنفورد (۱۹۷۱)

در آگوست ۱۹۷۱ استاد روانشناسی دانشگاه استنفورد فیلیپ زیمباردو تصمیم گرفت این نظریه را که درگیری و بدرفتاری با زندانیان و نگهبانان زندان عمدتا به ویژگی های شخصیتی افراد بستگی دارد، آزمایش کند. این آزمایش به عنوان آزمایش زندان استنفورد شناخته شد. زیمباردو و تیمش یک زندان شبیه سازی شده در ساختمان روانشناسی استنفورد ایجاد کردند و به ۲۴ داوطلب نقش زندانی یا نگهبان را دادند. سپس شرکت کنندگان براساس نقش های تعیین شده خود لباس پوشیدند. زیمباردو خود را به عنوان سرپرست معرفی کرد. در حالی که زیمباردو نگهبانان را به سمت ایجاد حس ناتوانی در میان زندانیان ساختگی هدایت کرده بود، اتفاقی که افتاد بسیار نگران کننده بود. حدود چهار نفر از دوازده نگهبان زندان به طور فعال سادیسمی شدند. زندانیان برهنه و تحقیر شدند، در شرایط غیربهداشتی رها شدند و مجبور شدند روی کف بتنی بخوابند. یکی از آن ها در یک گنجه بسته شده بود. خود زیمباردو به قدری در نقش خود غرق شده بود که متوجه شدت آنچه در جریان بود نشد. پس از شش روز، اعتراضات دوست دخترش او را متقاعد کرد که این آزمایش را متوقف کند؛ اما پیش از آن حداقل پنج نفر از زندانیان دچار آسیب روحی شده بودند.

4. آزمایشات مواد مخدر میمون (1969)

آزمایشات مواد مخدر میمون یک آزمایش روانشناسی است که اشتباه انجام شده است. در حالی که یافته‌های آن‌ها ممکن است جنبه روان‌شناختی اعتیاد به مواد مخدر را روشن کرده باشد، سه محقق در دانشکده پزشکی دانشگاه میشیگان در سال 1969 با گیر کردن میمون‌های ماکاک به مواد غیرقانونی کاملاً از حد مجاز فراتر رفتند. GA. Deneau، T. Yanagita و M.H. سیورز به پستانداران مواد مخدر تزریق کرد. این داروها شامل کوکائین، آمفتامین ها، مورفین، ال اس دی و الکل بود. چرا؟ برای اینکه ببینیم آیا حیوانات پس از آن آزادانه دوزهای روانگردان و در برخی موارد خود مواد بالقوه کشنده را تجویز می کنند یا خیر. بسیاری از میمون‌ها این کار را انجام دادند، که محققان ادعا کردند ارتباطی بین سوء مصرف مواد مخدر و وابستگی روانی ایجاد کردند. با این حال، با توجه به این واقعیت که نتیجه گیری لزوماً نمی تواند برای انسان اعمال شود، آزمایش ممکن است ارزش علمی مشکوکی داشته باشد. علاوه بر این، حتی اگر پیوندی مشخص شود، این روش احتمالاً غیراخلاقی و بدون شک بی‌رحمانه بوده است، به‌ویژه که برخی از میمون‌ها برای خودشان خطرناک شده و مرده‌اند.

احتمالا تا الان نمی ‌دانستید که چندین آزمایش روانشناسی عجیب و غریب وجود دارد. هدف آن ها شناختن شیوه‌ های رفتاری در افراد گوناگون است. روانشناسان از قدیم این سوال را بررسی می کردند که چرا مردم به شیوه خاص رفتار می ‌کنند.

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا