بهترین راه ها برای یادگیری زبان چیست؟

چگونه به یک زبان خارجی تسلط داشته باشیم؟

امروزه تئوری های زیادی برای یادگیری زبان وجود دارد. و خیلی از برنامه هایی که برای مسلط شما در یادگیری مفید هستند. ولی باید گفت کدام یک از روش های یادگیری بهترین نتیجه را خواهند داشت؟ فراگیری زبان امکان دارد که راه حل اساسی باشد. تمام کیبوردها تقریبا دارای ترک پدهایی هستند که شما میتوانید به راحتی با آنها بازی کرده و تنوع زیادی از صداها را داشته باشید تا اگر از صدای پیانو خسته شدید، بتوانید آن را به ترک پد، ترک پد یا حتی صداهای الکترونیکی تغییر دهید.

اگر می خواهید کمی بیشتر با این ساز آشنا شوید، این ساز یکی از بهترین سازهایی است که می توانید در ۵۰ سالگی یاد بگیرید. اگر تا به حال در زندگی تان از پیانو درس گرفته اید، ممکن است به راحتی این ساز را انتخاب کنید. با این ساز می توانید هم موسیقی کلاسیک بنوازید و هم آهنگ های پاپ. اگر تازه شروع کرده اید، برای راهنمایی بیشتر، قطعه ما را در هفت آهنگ پیانوی آسان برای مبتدیان بررسی کنید.

بهترین استراتژی برای به دست آوردن تسلط در یک زبان خارجی چیست؟

در طول مسیر با افسانه های زیادی در مورد یادگیری زبان روبرو خواهید شد. اینها از کودکان تنها کسانی هستند که می توانند تسلط به زبان را کسب کنند تا غوطه وری که تنها راه یادگیری زبان است. اینجا را بخوانید

فرضیه ورودی چیست؟

استفان کراشن، بنیانگذار فرضیه ورودی، آن را پس از سال ها تحقیق به عنوان استاد دانشگاه USC ایجاد کرد. در سال 1977 مطرح شد، این یکی از پنج فرضیه است که توضیح می دهد چگونه یک زبان را به عنوان یک گونه یاد می گیریم. مطالعات او نشان داد که مهم نیست که چه کسی هستید یا اهل کجا هستید، هر فردی یک زبان را به یک روش یاد می گیرد. و این از طریق چیزی به نام ورودی قابل درک است. به طور خلاصه، ورودی Comprehensible ورودی در زبان مقصد ما است که جالب و قابل دسترس است.هر پلتفرم زاویه خود را برای فراگیری زبان دارد.

برخی از کلاس های درس بر زبان شناسی و دستور زبان تمرکز می کنند و برخی دیگر از کلاس های شبانه بر جنبه های صحبت کردن تمرکز می کنند. از میان تمام این روش های یادگیری زبان، که موثرترین روش است، برای اینکه یک روش موفق باشد، باید چیزی به نام ورودی قابل درک را در اولویت قرار دهد. و برای یادگیری بیشتر در مورد ورودی قابل درک، ابتدا باید به ورودی قابل درک نگاه کنیم.

این را تصور کنید. شما یک رمان را به زبان هدف خود انتخاب می کنید. اگر سعی کنید تنها با آن محتوا آن را بخوانید و درک کنید، قادر به یادگیری آن نخواهید بود. شما زبان هدف خود را یاد نمی گیرید. مطالب به سادگی از دسترس خارج می شوند. و اگر اطلاعات بیش از حد ساده باشند، ما از آن خسته می شویم و تمایل نداریم که برای مدت طولانی به موضوع علاقه مند بمانیم. هدف با ورودی قابل درک این است که آن را به اندازه چالش برانگیز نگه داریم که بتوانیم تا علاقه مند نگه داریم.

فرضیه اکتساب-یادگیری چیست؟

چگونه برای یادگیری زبان پیش برویم؟ به گفته کراشن، روش‌های یادگیری زبان معمولاً بی‌اثر هستند. به طور سنتی، مدارس تمایل دارند بر روی دستور زبان و حفاری های مکرر تمرکز کنند. با این حال، همانطور که توسط افراد بی شماری که سال ها صرف مطالعه یک زبان خارجی می کنند، بسیار مؤثر نیست، فقط کمی از آن را به خاطر می آورند. اطلاعات بیشتر

به عنوان یک جایگزین، قرار گرفتن سریع در معرض مطالبی که در توانایی ما برای درک در یک محیط عادی تر قرار دارند، گزینه بهتری است. این شبیه به نحوه یادگیری یک زبان خارجی توسط کودکان است. و اگر شما کسی هستید که یادگیری خسته کننده زبان را دوست دارید، پس این مکتب فکری را ترجیح خواهید داد. خوشبختانه، فن آوری یادگیری زبان اهمیت این موضوع را تشخیص می دهد.

فرضیه مانیتور چیست؟

در درون هر فرد، یک تحلیلگر بیش از حد انتقادی وجود دارد که می خواهد اقدامات ما بی نقص باشد. اگر کلماتی را در زبان مقصد خود می دانید، اما برای تشکیل یک جمله کامل کافی نیست، «مانیتور» شما به شما می گوید که از به کار بردن آن کلمات خودداری کنید، زیرا «اشتباه» است. بیان برای «غذا. بخور غذا.” به جای اینکه بپرسیم «می‌توانیم شام بخوریم؟» در زبان مقصد شما، مانیتور داخلی ما غیرقابل قبول به نظر می رسد. این مشکل در هنگام استفاده از کلمات ایجاد می کند، ما می دانیم و اشتباه بخشی از نحوه یادگیری زبان همه ما است.

نمایشگر داخلی یک هدف را دنبال می کند. مهم این است که در حین یادگیری زبان خارجی از اشتباه کردن اجتناب کنید. قواعد گرامری برای یک دلیل وجود دارد و شما باید به آن ها پایبند باشید تا درک شوند. با این حال، شما نمی خواهید مکالمه متوقف شود در حالی که شما سعی می کنید بفهمید چگونه یک جمله را درست بیان کنید. مردم اشتباه می کنند، و مگر اینکه شما یک متخصص باشید که در زمینه ای کار می کنید که زبان شما کامل باشد.

فرضیه نظم طبیعی چیست؟

ایده پشت این فرضیه این است که ما زبان را در لایه ها یاد می گیریم. ما شروع به یادگیری کلمات ساده، سپس عبارت، سپس جملات پیچیده تر می کنیم. برای به دست آوردن تسلط، باید اجازه دهید این فرآیند تدریجی اتفاق بیفتد، تمرکز بیش از حد بر روی گرامر دقیق فقط سرعت شما را کاهش می دهد و مشکلات بیشتری ایجاد می کند که در یادگیری زبان شما اختلال ایجاد می کند.

فرضیه فیلتر فعال و تداخل چیست؟

احتمالا فکر کردن به کلاس های یادگیری زبان دبیرستان و پیدا کردن لحظه ای که احساس اضطراب می کنید و وحشت زده می شوید، نسبتا آسان است. صحبت کردن در مقابل افراد چالش برانگیز است، صحبت کردن به زبان دوم چالش برانگیز است، انجام هر دو کار همزمان با معلم باعث ایجاد خاطرات ناخوشایند می شود. کرشن استدلال می کند که در این لحظات، فیلتر فعال شما در یادگیری زبان شما اختلال ایجاد می کند.

انگیزه: شما باید به آنچه مطالعه می کنید علاقه مند باشید، در غیر این صورت درگیر آن نخواهید شد. عدم مشارکت با موفقیت تداخل دارد.

اعتمادبه نفس: وقتی نظارت درونی شما بیش از حد شود، می تواند عزت نفس شما را از بین ببرد.

اضطراب: مضطرب بودن همچنین باعث مشکلاتی در یادگیری زبان خواهد شد زیرا یادگیری را مهار می کند.

بهترین محیط یادگیری زبان، محیطی است که علاقه را برانگیزد و در عین حال موفقیت را از طریق تعاملات مثبتی که عزت نفس را پرورش می دهد، افزایش دهد. هر چه بیشتر علاقه مند باشید و کمتر مضطرب باشید، احتمال یادگیری زبان مقصدتان بیشتر می شود.

نکات مهم در یادگیری زبان

شاید بپرسید یادگیری انگلیسی چقدر طول می کشد. زمان یادگیری را نمی توان تضمین کرد چون برای هر کسی متفاوت است. تنها کاری که باید بکنید این است که مطالب را هوشمندانه یاد بگیرید، درک مطالب را بالا ببرید، اعتماد به نفس داشته باشید، لغات و عبارات را هایلات کنید، از مسیر یادگیری خود لذت ببرید، دایره لغات خود را گسترش دهید به جای پرسیدن اینکه یادگیری انگلیسی چقدر طول می کشد.

فرضیه ورودی در فراگیری زبان چه نقشی دارد؟

داشتن تمرکز بیش از اندازه بر روی موضوع زبان شناسی یکی از روش های یادگیری زبان محسوب نمیشود. باید گفت که زبان شناسی مانند شیوایی نخواهد بود. کرشن بیان کرده است : زمانی که در حال مطالعه زبان هستید باید آن را به صورت روان صحبت کنید، و بر روی استفاده از آن زبان در یک محیط مشخص تمرکز داشته باشید.تمرکز زیاد بر دستور زبان و نحو تنها در صورتی مفید است که به زبان شناسی علاقه مند باشید.

تجزیه نحوه یادگیری زبان به ما این امکان را می دهد که تلاش های خود را برای رسیدن به شیوایی در زبان خارجی هدف متمرکز کنیم و دانستن اینکه چه چیزی موثر است و چه چیزی موثر نیست، موفقیت را بیشتر می کند.